وضعیت دانشگاهها در سال ۲۰۵۰: چهار توفان بزرگ در راه است
به گزارش خبرگزاری آنا، در یک سمینار که در ۱۵ نوامبر ۲۰۲۵ در دانشگاه جیائو تونگ شانگهای چین برگزار شد، پرسش اصلی این بود: «چه نیروهایی در دهه ۲۰۵۰، دانشگاههای جهانی را شکل خواهند داد؟» بیش از ۲۰ محقق باتجربه و پژوهشگر جوان از آسیا، بریتانیا و آمریکای شمالی در این جلسه گرد هم آمدند تا بحثی طولانی و گاهی بیپرده را در این باره آغاز کنند.
اگرچه دیدگاههای شرکتکنندگان بسیار گوناگون بود، اما همگی این احساس را داشتند که آموزش عالی وارد دورهای از عدم قطعیت عمیق شده است؛ دورهای که در آن مواجههٔ ژئوپلیتیکی، ناپایداریهای فناورانه، فشارهای جمعیتی و تغییرات آبوهوایی همزمان هستند و زندگی آکادمیک جهانی را دگرگون میکنند.
یک اجماع روشن دربارهٔ تأثیر فزایندهٔ ژئوپلیتیک وجود داشت. شرکتکنندگان مرتب به محیطی سختگیرانهتر در سطح جهان اشاره کردند که در آن همکاریهای پژوهشی، جابهجایی استعدادها و حتی گردش ایدهها با چشمان امنیت ملی دیده میشوند.
یکی از محققان این وضعیت را «ذهنیت جنگ سرد» توصیف کرد، هرچند چندین نفر تأکید کردند که نظم جهانی در حال ظهور، در مقایسه با تقاطع دو قطبی قرن بیستم، بسیار پیچیدهتر و خُردتر است. یک شرکتکنندهٔ بریتانیایی گفت: «جنگ سرد دوم، جنگ سرد اول نیست. دنیا دیگر به دو اردوی ثابت تقسیم نشده است. آنچه امروز میبینیم، مجموعهای از بلوکهای همپوشان است که به شیوههای غیرقابل پیشبینی با هم رقابت، همگرایی یا واگرایی دارند.»
شرکتکنندگان اشاره کردند که ایالات متحده و کانادا بیشترین تلاش را کردهاند تا دانشگاهها را بهعنوان نقاط آسیبپذیر امنیتی تلقی کنند، و این کار بهسرعت به ایجاد ساختارهای بوروکراتیک جدیدی برای «امنیت پژوهش» منجر شده است. چنین تحولاتی، هرگاه در ساختارهای نهادی تثبیت شوند، بهراحتی قابل بازگشت نخواهند بود. هرچند اروپا نیز سیاستهای امنیت پژوهشی خود را تشدید کرده است، اما گروه شرکتکننده مشاهده کرد که نهادهای اروپایی همچنان در مقایسه با همتایان آمریکایی و کانادایی، بازتر هستند.
در همین حال، بسیاری از کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین امروز استقلال سیاسی و اقتصادی بسیار بیشتری نسبت به قرن بیستم دارند و بهراحتی میتوانند همزمان با چین و غرب همکاری کنند بدون اینکه بهصورت صریح با یکی از آنها همراستا شوند. برخی این نقشهٔ ژئوپلیتیکی در حال تغییر را عاملی قوی برای ظهور الگوهای منطقهایِ متفاوتی از «دانشگاههای جهانی» تا سالهای ۲۰۵۰ دانستند.
پروژههای کلان هوش مصنوعی حمایتشده از سوی دولت
هوش مصنوعی بهعنوان دومین نیروی اصلی که آموزش عالی جهانی و آیندهٔ دانشگاههای جهانی را دگرگون میکند، مورد اشاره قرار گرفت. اگرچه شرکتکنندگان در پیشبینیهای خود اختلاف نظر داشتند، اما همگی نگرانیهایی دربارهٔ مقیاس و جهتگیری سرمایهگذاریهای کنونی داشتند. بحثهای زیادی دربارهٔ «پروژههای کلان هوش مصنوعی حمایتشده از دولت»، بهویژه ابتکار «درگاه ستارهها» (Stargate) در ایالات متحده، صورت گرفت که برخی آن را تلاشی برای تمرکز تولید علم خارج از دانشگاهها و در قالب ائتلافهای دولتی-شرکتی میدانند.
چنین تحولی، در صورت تحقق، نقش تاریخی دانشگاهها بهعنوان نگهبانان «ملک مشترک علمی» را به چالش خواهد کشید. اما حتی کسانی که احتمال رسیدن هوش عمومی مصنوعی به سطح پیشبینیشدهt آن را نامحتمل میدانستند، پذیرفته بودند که هوش مصنوعی هماکنون در حال دگرگونی چشمانداز پژوهش است.
آنها اشاره کردند که حکمرانی الگوریتمی، علوم محاسباتی پرانرژی و اقتصاد نامشخص زیرساختهای هوش مصنوعی میتواند نابرابریها را بین نهادها و کشورها گسترش دهد.
چندین شرکتکننده به خلأ اخلاقی در حال رشد اشاره کردند. یکی گفت: «صحبتهای بسیاری دربارهٔ وعدههای هوش مصنوعی وجود دارد، اما گفتگوی اندکی دربارهٔ کاربرد اخلاقی یا استقرار مسئولانهٔ آن در دانشگاهها صورت گرفته است.» اگر دانشگاههای جهان در رهبری این بحثها ناکام بمانند، احتمالاً اقتدار خود را به بازیگران شرکتی یا نهادهای امنیتی واگذار خواهند کرد.
تغییرات آبوهوایی و جمعیتشناسی
در درازمدت، تغییرات آبوهوایی و فشارهای جمعیتی، دانشگاههای جهان را حتی عمیقتر از پیش دگرگون خواهند کرد. در طول سمینار، اشارههای مکرری به وضعیت فوریتآمیز آبوهوایی و طبیعت صورت گرفت. محققان به بالا آمدن سطح دریاها، آبوهوا، ناامنی غذایی و تخریب اکوسیستمها بهعنوان نیروهایی اشاره کردند که نیازهای آموزشی جدیدی را ایجاد کرده و الگوهای تحرک بینالمللی را دگرگون میکنند.
یکی از سخنرانان از جابهجایی انبوه جمعیت در مناطق پست بنگلادش هشدار داد که پیامدهایی برای سیاستهای منطقهای و مهاجرت جهانی خواهد داشت. چندین نفر استدلال کردند که دانشگاهها هنوز بهصورت کافی برای پاسخگویی به تقاضاهای علمی و سازمانی ناشی از چنین بحرانهایی آماده نیستند.
تغییرات جمعیتی، بهویژه در شرق آسیا، این فشارها را تشدید میکند. ژاپن، چین، کره جنوبی و بخشهایی از اروپا از پیش با کاهش جمعیت جوان مواجه هستند و دانشگاهها برای تثبیت ثبتنامها و ظرفیتهای پژوهشی، بیشتر به دانشجویان بینالمللی متکی شدهاند. با این حال، تنشهای ژئوپلیتیکی، محدودیتهای ویزا و زنده شدن نگرشهای خارجیستیزانه در برخی کشورها، اعتماد به مسیرهای سنتی تحرک را تضعیف کرده است.
شکلهای نهادی جدید
با وجود این چالشها، شرکتکنندگان معتقد نبودند که مدل سنتی دانشگاه جهانی بهسادگی فرو برود. بلکه استدلال کردند که احتمالاً شکلهای نهادی جدیدی ظهور خواهند کرد. محققان آسیایی تأکید کردند که آینده ممکن است دانشگاههایی جهانی را به همراه داشته باشد که ریشه در ماهیت محلی، نیازهای توسعه و اولویتهای اجتماعی دارند، نه در الگوی آمریکایی.
دیگران دربارهٔ این امکان تردید داشتند و به فزونی «مالیسازی» آموزش عالی و تسلط معیارهای عملکردی اشاره کردند. یکی از سخنرانان گفت: «امروز دانشگاهها را انگار شرکتهایی بورسی ارزیابی میکنیم که سود فصلی گزارش میدهند. اگر این روند ادامه یابد، حفظ تنوع در مأموریتها دشوار خواهد بود.»
برخی حتی حدس زدند که در دهههای آینده، دانشگاههایی در برخی کشورها ممکن است برای تضمین ثبات مالی، خود را در بورس عرضه کنند یا ساختارهای شبهبازاری را در پیش بگیرند.
سوال همکاری علمی پرجنبوجوشترین بحث را برانگیخت. هرچند بسیاری از فرسایش ایدهآلهای علم باز ابراز ناراحتی کردند، اما پذیرفتند که همکاریها بهسرعت به عوامل منطقهای، رشتهای و سیاسی وابسته خواهند شد. همکاری دیجیتال ممکن است در حوزههایی که تحرک فیزیکی محدود شده است گسترش یابد، هرچند بعید است که بتواند جابهجایی فیزیکی پژوهشگران را کاملاً جایگزین کند.
چند نفر بر اهمیت ادامهٔ آزادی آکادمیک و استقلال نهادی تأکید کردند. آنها استدلال کردند که بدون این دو عنصر، دانشگاههای جهان نمیتوانند پژوهشهای پایهای را که بستر پیشرفت علمی جهانی هستند، ادامه دهند.
ماموریتهای ملی، مسئولیتهای جهانی
سمینار سپس به یک دلدادگی کلاسیک پرداخت: چگونه دانشگاهها میتوانند میان مأموریتهای ملی و مسئولیتهای جهانی تعادل برقرار کنند؟ برخی یادآور شدند که این هویت دوگانه چیز جدیدی نیست. از دانشگاههای قرونوسطایی اروپا گرفته تا الگوی هومبولتی و دانشگاه پژوهشی پس از جنگ دوم جهانی در آمریکا، نهادها همیشه هم دارایی ملی و هم بازیگر جهانی بودهاند.
دیگران استدلال کردند که امروز این تعادل بسیار پیچیدهتر است، چرا که دانشگاهها تحت فشار قرار گرفتهاند تا با استراتژیهای صنعتی ملی، دستورکارهای ژئوپلیتیکی و اولویتهای اقتصادی همراستا شوند.
یکی از موضوعات پرتکرار، اهمیت عاملیت چندسطحی بود. شرکتکنندگان یادآور شدند که محدودیتهای سطح ملی، ظرفیت فردی پژوهشگران برای حفظ شبکههای جهانی را از بین نمیبرد. یکی گفت: «همهٔ ما دقیقاً به این دلیل اینجا هستیم که هنوز به عاملیت آکادمیک باور داریم. حتی وقتی سیاستهای ملی تنگتر میشوند، ما همچنان میتوانیم اعتماد را فراتر از مرزها بسازیم.»
مطالعات موردی از سنگاپور، کانادا و چین نشان داد که دانشگاههای جهانی، در شرایط مساعد، هم میتوانند در خدمات ملی توسعه نقش داشته باشند و هم بهصورت معناداری در مصلحت عمومی جهانی مشارکت کنند. اما این امر مستلزم محیطهای سیاسی حمایتگر، بودجهبندی پایدار و استقلال نهادی قوی است.
نقش دانشگاهها در شکلگیری فرهنگ اخلاقی
بخش پایانیِ ارائههای دانشجویان جوان یادآوری خیرهکنندهای بود که نسل بعدی آموزش عالی را به شیوهای بنیادین متفاوت تجربه میکند. چند نفر اشاره کردند که دانشجویان امروز اغلب برای حل مسائل روزمره بیشتر از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده میکنند تا از معلمان یا خانوادهشان.
دیگران نگران بودند که دیگر بسیاری از دانشجویان انتظار ندارند دانشگاهها نقش محوری در شکلگیری اخلاقی داشته باشند — روندی که ممکن است توانایی دانشگاهها را برای پرورش شهروندی جهانی تضعیف کند.
شرکتکنندگان تأکید کردند که اگر دانشگاههای جهان بخواهند مرتبط بمانند، باید نحوهٔ پرورش آگاهی اخلاقی، توانمندی بینفرهنگی و مسئولیتپذیری اجتماعی را در بین فارغالتحصیلان آینده بازتعریف کنند.
در آخرین گفتوگو، یک محقق ارشد روحیهٔ «خوشبینی محتاطانه» را بهخوبی بیان کرد: دانشگاههای جهانی در گذشته نه تنها بهخاطر خروجیهای علمیشان موفق بودهاند، بلکه چون جایی بودهاند که ایدهها و افراد آزادانه فراتر از مرزها جابهجا میشدهاند. حتی در دوران تقسیمبندی ژئوپلیتیکی نیز، این ظرفیت برای گفتوگوی میانمرزی همچنان ضروری است.
او گفت: «رتبهبندیها ما را نجات نخواهند داد. رقابت ما را نجات نخواهد داد. آنچه اهمیت خواهد داشت، اعتماد است — اعتماد میان نهادها، اعتماد میان پژوهشگران و اعتماد میان جوامع.»
سمینار با این اطمینان مشترک به پایان رسید که اگرچه دانشگاهها با بیثباتیهای بیسابقهای روبرو هستند، اما پتانسیل منحصربهفردی برای شکلدادن به آیندهای جهانیتر و همکارانه دارند، مشروط بر اینکه بهصورت جمعی، اخلاقی و خلاقانه عمل کنند.
انتهای پیام/
